نظریه های روانشناسی درباره بی اشتهایی روانی و پرخوری عصبی
چند پژوهشگر معتقدند که بی اشتهایی و پرخوری عصبی شکلهایی از اختلال خلق و خو هستند، ملالت و افسردگی در بین افراد مبتلا به بی اشتهایی و پرخوری عصبی متداولند و خانوادههای افراد مبتلا به اختلالهای خوردن اغلب سوابق اختلالهای عاطفی دارند. اما اینکه آیا افسردگی علت اختلالهای خوردن است یا پیامد آن، معلوم نیست . به همین نحو، اگر چه تغییرات سوخت و سازی که در بی اشتهایی روی می دهند باعث شده اند که برخی از پژوهشگران بگویند اختلال در عملکرد هیپوتالاموس علت این اختلال است اما معلوم نیست تغییرات موجود در کارکرد هیپوتالاموس قبل از گرسنگی دادن به خود واقع می شوند یا پس از آن.
این واقعیت که میزان شیوع بی اشتهایی و پرخوری در چند دهه اخیر افزایش یافته و در کشورهای توسعه یافته رایجتر از کشورهای در حال توسعه است، برخی پژوهشگران را واداشته که بگویند هنجارهای فرهنگی مدرن در سبب شناسی این اختلالها نقش دارند. شکی نیست که لاغری درجامعه ما، به ویژه برای زنان امتیاز محسوب می شود. به طوری که هنرپیشههای تلویزیون، الگوهای مد، و برندگان نمایشهای زیبایی تبلیغ می کنند، ظرف سی سال گذشته هیکل ایدهآل برای زنان به طور روز افزون هیکل لاغر شده است. در همین دوره زمانی، به علت بهبود شرایط تغذیهای، متوسط وزن زنان افزایش یافته است. بنا براین ، به زنان گفته می شود لاغر شوند در حالی که اقدام به این کار دشوار است.
الگوهای کاهش استرس پرخوری می گویند، زمانی که افراد پر خور با شرایط استرسزا مواجه می شوند، برای گریختن از اضطراب و پریشانی اقدام به پرخوری میکنند . این افراد به جای تمرکز بر اهداف دراز مدت کنترل وزن، بر ارضای کوتاه مدت غذا تمرکز می کنند و با اینکه گرسنه نیستند، مقدار زیادی غذا میخورند و سپس برای اینکه پریشانی ناشی از پرخوری را کاهش دهند، اقدام به پاکسازی(جبران بیش خواری) می کنند.
اغلب نظریههای روان شناختی ، علت بی اشتهایی را نیاز شدید به خودگردانی(کنترل رفتارهای خویش بدون دخالت دیگران) میدانند که از بودن در خانواده بیش کنترل کننده ناشی میشود. والدین دختران بی اشتها، بیش از حد در زندگی آنها درگیرند، این خانواده ها همچنین ابراز هیجان یا تعارض را محدود می کنند و از فرزندانشان توقع کمال دارند. به طوری که دختر نوجوان اجازه نمییابد نیازها یا خشم خود را به والدینش ابراز کند. سرانجام دختر نوجوان ممکن است پی ببرد که او می تواند حداقل یک جنبه از زندگی خود یعنی خوردنش ر ا کنترل کند. کسب کنترل کامل بر مصرف غذا برای دختر بسیار مهم می شود و او از این راه عزت نفس خود را بیان می کند.
منبع: آسیب شناسی روانی، نوشته سلیگمن و روزنهان، ترجمه یحیی سید محمدی